اگرچه روزی یهودیان عراق یکی از بزرگترین و مرفهترین جوامع یهودی در خاورمیانه بودند، اما امروزه شمار یهودیانی که در این کشور زندگی میکنند از تعداد انگشتان یک دست بیشتر نیست.
برای درک وضعیت یهودیان در تاریخ و همچنین شرایطی که در طول حیات اجتماعی آنان در عراق بر آنها حکمفرما بوده است باید به پیشینه هزاران ساله آنان در این کشور اشارهای داشت.
تصویر یهودیان عراق در آینه حکومتها
پیشینه یهودیان در عراق کنونی، به چندین هزاره پیش و شهر بابل بازمیگردد که اکنون بخشی از کشور عراق است. آنها در ارتقای فرهنگی و سیاسی آن سرزمین نقش بسزایی ایفا کردند؛ بخشهای عمدهای از سیستم بانکی و پستی و سایر مشاغل مهم هم در اختیار آنها بود. شاید پرداختن به حضور یهودیان در سرزمین عراق در دوران باستان، موضوعی فراتر از مجال این جستار باشد، چرا که اساسا تبعید یهودیان به این سرزمین بخشی مهم از تاریخ یهودیت است و نویسندگان متعددی به آن پرداختهاند. آثار باقیمانده بر دیوارههایی در حاشیه شمال شرقی «الروفافه» در کرانه شرقی رود دجله، که به قرن یازدهم تعلق دارد، گواهی بر قدمت و اهمیت یهودیان در جامعه عراق است.
با وجود این، حضور آنان پس از روی کار آمدن دولتهای مدرن در عراق است که اهمیت دارد. برهمکنش رویدادهای سیاسی در تمام نقاط جهان آنچنان بر زیست جمعی یهودیان عراق تأثیر گذاشت که پس از گذشت یک قرن، هنوز بسیاری از مردم از سرگذشت یهودیان این کشور چندان اطلاعی ندارند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
تا سده بیستم میلادی، یهودیان اقلیت قابل توجهی در عراق به شمار میرفتند؛ اما با تغییرات سیاسی به وجود آمده، موقعیت اجتماعی آنها دستخوش تغییراتی شد. این تغییرات به گونهای بود که از محبوبیت آنها در نظر رجال سیاسی و تودههای مردم کاست. تا سال ۱۹۲۰، حدود ۱۴۰ هزار یهودی، یعنی تقریبا یک سوم جمعیت بغداد، در محلهای مختص به یهودیان زندگی میکردند. این محله، به «گتو»هایی که در اروپا، به خصوص در زمان آلمان نازی، سکونتگاه یهودیان بود، هیچ شباهتی نداشت. آنها از نظر مذهبی خود را کلیمی (یهودی) و از حیث ملیت خود را عرب و بخشی جداییناپذیر از مردم عراق میدانستند و در تمام محافل سیاسی و علمی نیز حضوری نسبتا پررنگ داشتند.
اتاق بازرگانی بغداد، در سال ۱۹۲۶ تاسیس شد و با این که یهودیان در عراق اقلیت به شمار میرفتند، اما تنها یک عضو از اتاق بازرگانانی، پارسی، چهار عضو مسلمان و اعضای بیشتر، یعنی پنج عضو متصدی امور بازرگانی، یهودی بودند.
البته باید در نظر داشت که اقتصاد تنها عاملی نیست که میتوان با تحلیل آن به درکی از شرایط جامعه یهودیان عراق رسید. فرهنگ نیز در این میان نقشی اساسی دارد که یکی از مصادیق آن «عربسازی» نخبگان فکری یهودی بود؛ یعنی تغییر هویت یهودیان به عرب. به طوری که هویت عرب و عربزبان بودن آنها در زیر سایه ناسیونایسم عربیِ آن سالها آنچنان اهمیت داشت که هویت دینی یهودی دیگر شاخصه تمایز به شمار نمیرفت. همچنین، بین سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰، یهودیان این کشور دوران سختی را از سر گذراندند. آنها ناخواسته قربانی یک گروه ملیگرای یهودستیز شدند که تحت تأثیر تفکر نازیسم به وجود آمده بود. همین پدیده اجتماعی، یهودیان را در جامعه عراق منزوی کرد. دیری نپایید که کشتار وحشیانه یهودیان در حادثه «الفرهود» در سال ۱۹۴۱، مهاجرت آنها از عراق را رقم زد.
کشتار الفرهود
نفرت از یهودیان در میان قدرتمنداران عراقی دلایل سیاسی نیز داشت؛ چرا که به دلیل نفوذ تفکر نازیسم در عراق، یهودیستیزی قوت گرفته بود.
اشغال بغداد توسط انگلیس و ایجاد یک شبکه بینالمللی بازرگانی، به تجارت یهودیان ثروتمند کمک کرد و باعث دو قطبی شدن آنها شد. در آن دوران یهودیان بیشتر زیر فشار قرار گرفتند. اخراج از پستهای دولتی، مصادره داراییهای شخصی، نبود پذیرش پزشکی و همچنین سهمیههای تبعیضآمیز در آموزش، از نتایج ملیگرایی در عراق بود. روشنفکران و نخبگان یهودی به مبارزه علیه این نابرابری برخاستند. وجود فضای سیاسی بینالمللی، به توسعه حزب کمونیست عراق کمک شایانی کرد. در چنین شرایطی، یهودیان که به سرمایهداری متهم بودند، دشمن درجه یک کمونیستها شدند و ملیگرایان عرب نیز هویت دینی آنها را غاصب سرمایههای اسلامی پنداشتند؛ نتیجه این جهتگیری، کشتار الفرهود در ۱۹۴۱ بود که به کشته شدن ۲۵۰ تا ۳۰۰ نفر از یهودیان منجر شد.
اسرائیل، چالشی دیگر
تشکیل دولت اسرائیل در ۱۹۴۸ نیز نقطه عطفی برای مهاجرت یهودیان از عراق شد؛ چرا که از سویی بستری برای زندگی نسبتا آسوده و به دور از تبعیض و ظلم برای آنان فراهم آمده بود و از سوی دیگر با تشکیل دولت یهودی اسرائیل، بسیاری از سیاستمداران عرب نسبت به یهودیان دیدی منفی پیدا کرده و در پارهای از موارد خواستار اخراج آنها شده بودند. تا سال ۱۹۴۸، یهودیان عراق دورانی ۲۵ ساله پر از آزار و شکنجه را متحمل شده بودند.
همین امر در تسریع مهاجرت آنها نقش داشت. گرچه صهیونیسم بر پایه ناسیونالیسم بنا شد اما دلیل اصلی هجوم یهودیان عراق به اسرائیل نبود. نوع مهاجرت بر حسب میزان آزار و شکنجه و ضرورت فرار از آن سنجیده میشود. یهودیان در این دوران به عنوان پناهنده مهاجرت کردند.
در سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۲ از ۱۳۷ هزار یهودی ساکن عراق، تقریبا ۱۲۴ هزار نفر به اسرائیل گریختند. نوری السید، نخستوزیرعراق در آن زمان، در مقام یک ملیگرای راستگرا در این روند نقش زیادی داشت. با اعلام غیرقانونی بودن صهیونیسم، حضور یهودیان نیز ممنوع شد و بعد از توقیف اموالشان تحت نظارت قرار گرفتند و سپس مجبور به ترک عراق شدند؛ در این میان، گروهی نیز به صورت داوطلبانه به اسرائیل مهاجرت کردند.
البته نباید فراموش کرد که اسرائیل تنها مقصد مهاجران یهودی عراقی نبود. در سال ۱۹۶۹، ۵۰ یهودی عراقی دیگر اعدام یا در زندان بر اثر شکنجه کشته شدند. در سال ۱۹۷۰ بسیاری از یهودیان باقیمانده از مرز به ایران فرار کردند.
کردهای یهودی در عراق
برخی از یهودیان کرد به اسلام گرویدند و برخی نیز دینشان را حفظ کردند. آنهادر سال ۱۹۵۰ در اقلیم کردستان، جنبشهای زیادی را به راه انداختند و تصمیم به ماندن گرفتند؛ زیرا در اقلیم کردستان با آنها بیشتر مدارا میشد. برخی هم با مسلمانان ازدواج کردند تا امنیت بیشتری داشته باشند. در مناطق دیگر، یهودیان زیادی کشته و به دار آویخته شدند و به این ترتیب تعداد کنیسهها کاهش یافت.
کردستان عراق از یهودیان استقبال کرد؛ با این حال، بدون شناخت هویت مذهبی و احیای مجدد آن، بازگشت امکان پذیر نیست.
از زبان بازماندگان؛ کردهای یهودی، بهانه دوستی با اسرائیل
با سقوط صدام حسین، برخی یهودیان به تغییر شرایط و تشکیل جامعه یهودیان امیدوار شدند. با این حال قوانین اساسی عراق به ادامه سیاستهای صدام انجامید. در حال حاضر مردم از حق آزادی بیان برخوردارند و با علاقه در مورد یهودیان صحبت کنند اما این علاقه فقط در میان مردم دیده میشود، نه در مقامات بلندپایه.
یک زن ۵۰ ساله یهودی که سالها پیش از عراق به اسرائیل مهاجرت کرده، میگوید: «پس از سقوط صدام حسین، تنها پنج یهودی در عراق باقی ماندند که آنها هم اسلام آوردند و با مسلمانان ازدواج کردند. درحال حاضر ۷۵ نفر از تبار یهودیان در عراق زندگی میکنند که غالبا به اسلام گرویدهاند. اخیرا دولت اقلیم کردستان، مردم یهودیتبار را تشویق میکند تا تبار یهودی خود را ابراز کنند؛ هرچند به نظر میرسد این خواست سیاسی رهبران اقلیم کردستان برای نزدیک شدن به اسرائیل و برخورداری از حمایتهای این کشور باشد.
یک مرد یهودی که در جستوجوی یهودیان ساکن کردستان است، میگوید: «هیچ یهودی مهاجری دیگر به عراق بازنمیگردد. تعداد اندکی از یهودیان، رنج جنگ شش روزه را متحمل شدند. در سال ۱۹۶۷ دولت عراق آزادی یهودیان را محدود کرد، شغل آنها را گرفت و مانع ارتباط آنها با جهان خارج شد. برخی زندانی و شکنجه شدند و در سال ۱۹۶۹، ۹ یهودی بیگناه به اتهام جاسوسی برای اسرائیل اعدام شدند.
امروز دو زن و پنج مرد یهودی در عراق باقی ماندهاند و با وجود نفرت آشکاری که بین یهودیان و مردم عراق به وجود آمده، اخیرا دولت اعلام کرده است که اینها نمایندگان یهودیان در اداره اوقاف و امور دینی در دولت اقلیم کردستان (KRG) هستند. آیا ممکن است که تعداد آنها افزایش یابد؟ بسیاری از یهودیانی که به دنبال آزار و شکنجه مجبور به ترک عراق شدند مایل به بازگشت هستند. آنها عراق را وطن خود میدانند و زندگی در عراق بخشی از تاریخ آنها است و جهان، حضور آنها را در این مورد تایید میکند.
آمارها چه میگویند؟
تا پیش از مهاجرت یهودیان از عراق به اسرائیل در سال ۱۹۴۸، از هر چهار یا پنج نفر ساکن در بغداد، یک نفر یهودی بوده است. طبق سرشماری جامعتر سال ۱۹۰۸ عثمانیها، از هر ۱۵۰ هزار نفر، تقریبا ۵۳ هزار نفر یهودی بودهاند. همچنین آخرین سرشماری عثمانیها در سال ۱۹۱۷، ۸۰هزار یهودی را در بغداد به ثبت رسانده است.
یک سرشماری دیگر در سال ۱۹۴۰ نشان داد که جمعیت یهودیان بغداد یک ششم تا یک چهارم ساکنان آن شهر بوده است. یک سرشماری ملی نیز در سال ۱۹۷۴ تعداد آنها را ۷۷ هزار و ۵۰۰ نفر به ثبت رساند. پس از سال ۱۹۴۸ در حدود ۷۵۰ هزار یهودی از عراق به اسرائیل-که هنوز هم مرکز اروپا بود- گریختند و عرب بودن آنها با صهیونیسم جایگزین شد.
بعد از سرکوب سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۱، فقط حدود ۲۰ تا ۳۰ یهودی در این کشور باقی مانده بودند که با سقوط صدام حسین در سال ۲۰۰۳، زمینهای برای خروج آنها از کشور فراهم آمد. به گفته مقامات عراق در حال حاضر، هشت نفر یهودی باقیمانده در عراق، در بغداد اقامت دارند.